از تهی سرشار
از تهی سرشار

از تهی سرشار

راز دل با تو گفتنم هوس است!

خسته ام از همه ی آنچه که هست و همه ی آنچه که نیست. از خودم،‌ از این دنیای بی رحم و بی انصاف،‌ از تو،‌ از زندگی، از همه چیز و همه کس خسته ام. دلم میخواهد که ساعتها بخواب روم که نخواهم به چیزی بیندیشم. در میان همه ی این دلشوره ها و بی حوصلگی ها،‌ تنها و تنها میاندیشم که "راز دل با تو گفتنم هوس است - خبر دل شنفتنم هوس است" و باز میدانم که نخواهد شد!‌ و من میمانم و خستگی ها و دلمردگی ها!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.