از تهی سرشار
از تهی سرشار

از تهی سرشار

!Hello from the other side

هر بار این آهنگ را میشنوم به یاد میآورم که تا به چه حدگرفتار او بودم. اویی که دیگر نیست.  به یاد دارد؟‌ میدانم دیگر حتی مرا به یاد نمیآورد.همه‌ی تلاشم این است که دیگر نگذارم نبودنش دلم را به درد آورد. با همه ی این احوال، گاهگاهی،‌ نغمه‌ای، آوازی، آهنگی این دل را مبکشاند به آنجایی که نباید. قرار نبود دیگر از او گفته شود. نمیگویم. این اسب خیال بود که تاخت به سرزمینی دور. گاهی خاطرات را باید رها کرد و رفت. گاهی تنها باید رفت!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.