از تهی سرشار
از تهی سرشار

از تهی سرشار

دلتنگی!

دلتنگ توام. دیگر دستم به نوشتن نمیرود. دیگر حتی اشک به چشمانم نمیآید. دیگر دلم نمی تپد. نه برای تو، نه برای هیچ کس دیگری. دیگر زندگی را فقط به دیده ی آمدن و رفتن میبینم. امیدی نیست. بهانه ای نیست. زندگی فقط روزها و شبهایی است که از پشت هم میآیند و میروند. با همه ی اینها، من هنوز به تو میاندیشم و دلم برایت تنگ است!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.